نمایش «مرگ یزدگرد»، اثر بهرام بیضایی، در جشنواره آئینی- سنتی تهران روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش ایلنا، سهیل بابایی، کارگردان نمایش «مرگ یزدگرد»، آن را با بهرهگیری از آیینهای بومی ایران و آفریقا، در جشنوارۀ آیینی و سنتی تهران روی صحنه میبرد.
نمایش «مرگ یزدگرد»، یکی از ۱۴ نمایشی است که برای اجرا در هفدهمین جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی در تهران انتخاب شده است. «بنگاه تئاترال» نوشته علی نصیریان (به کارگردانی محمدجواد کبودرآهنگی)، «معرکه در معرکه» نوشته داوود میرباقری (به کارگردانی محسن آزاد)، «جیجک علیشاه» نوشته ذبیح بهروز (به کارگردانی رحمت امینی)، «نقل موسیقایی رستم و اشکبوس» از شاهنامه (به کارگردانی لیلا حقانی) و «رام کردن زن سرکش» نوشته داود فتحعلی بیگی (به کارگردانی محمدرضا صفوی)، از جمله نمایش های دیگری است که در این جشنواره اجرا می شوند.
نمایشنامه «مرگ یزدگرد» یا «مجلس شاه کُشی»، یکی از شاخص ترین نمایشنامههای بهرام بیضایی و از آثار ارزشمند ادبیات نمایشی ایران است که بعد از انقلاب به وسیله بیضایی نوشته شد و برای نخستین بار از یکم تا بیستم آبان ماه ۱۳۵۸ به کارگردانی خود بیضایی در تالار چهارسوی تئاترشهر تهران اجرا شد.
بیضایی در سال ۱۳۶۰، فیلمی نیز بر اساس این نمایشنامه ساخت که در آن امین تارخ، مهدی هاشمی و سوسن تسلیمی بازی میکنند. این فیلم تنها یک بار در سال ۱۳۶۱ و در نخستین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد و پس از آن توقیف شد و تا امروز اجازۀ نمایش ندارد.
بیضایی در «مرگ یزدگرد» به دراماتیزه کردن رویدادی تاریخی یعنی شکست یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی در برابر هجوم سپاهیان اسلام و فرار او به مرو و کشته شدن او در آنجا به دست یک آسیابان و همسر او می پردازد. «مرگ یزدگرد» با ساختار روایی پیچیده و تو در تو که به سبک «راشومون» کوروساوا از زاویه دید راویهای مختلف بازگو میشود، ضمن نمایش کشمکش بین فاتح و مغلوب، بیانگر نسبی بودن حقیقت تاریخی است که از دید بیضایی هیچ جا و هرگز اثبات نشده است. در واقع بیضایی در این نمایشنامه با مطرح کردن خرده روایتها، روایتهای کلان تاریخی را به چالش میکشد. نمایشنامه به گونهای نوشته شده که به آسیابان، همسر و دخترش (یعنی سیاهی لشکرهای تاریخ) اجازه میدهد که صدا و روایتهای آنها نیز شنیده شود، روایتهایی که نه تنها با روایتهای رسمی تاریخی (که به اعتقاد بیضایی همواره به وسیله فاتحان نوشته شده) همسو نیست بلکه حتی با یکدیگر نیز در تضادند.
سهیل بابایی، کارگردان نمایش «مرگ یزدگرد»، در مورد متن نمایشی بیضایی میگوید: «در تاریخ بهجا مانده، ردی از زندگی یزدگرد موجود نیست؛ تنها یک خط در تاریخ طبری نوشته شده که یزدگرد توسط چه افرادی (آسیابان، همسر و فرزندش) به قتل رسیده است. و آقای بیضایی از همین یک خط جریانی دراماتیک خلق میکند.»
بابایی، در مورد اینکه چرا این نمایش را برای اجرا در جشنوارۀ آیینی و سنتی انتخاب کرده، میگوید: «در نمایش از چندین آیین و شیوههای سنتی نمایشی ایرانی مانند «بادجن»، «خودزنی جنوب» و «آیینهای آفریقا» بهره گرفتهام. از سویی یزدگرد در راه شمال ایران است که کشته میشود و همین نکته موجب شد من از آیینهای مرتبط نیز استفاده کنم و به همین دلیل شرایط اجرای نمایش در این جشنواره فراهم شد.»
کارگردان مرگ یزدگرد، درباره رویکرد اجراییاش به متن بیضایی میگوید: «در زمینه نمایشنامه وفادار به متن پیش رفتیم و تمام آنچه نوشته شد را اجرا میکنیم اما در حوزه اجرایی، فضاسازی و موقعیتهایی که بازیگران خلق میکنند از فلسفهای کهن پیروی میشود.»
بابایی، این فلسفۀ کهن را اینگونه توضیح میدهد: «این الگو یا اسطوره میگوید که وقتی پادشاه میمیرد روح او در سه شخصی که آخرین لحظات شاهد اتفاقات هستند یا کنار پادشاه بودند حلول میکند و صحبتهایش توسط آنها بیان میشود. این جریان در نمایشنامه مرگ یزدگرد در قالب آسیابان، همسر و فرزندش به ظهور میرسد.»
به گفتۀ این کارگردان جوان، بازیگران نمایش، در لحظاتی به آدمهایی مسخ شده و جنزده شباهت پیدا میکنند که جملههای مورد نظر پادشاه کشته شده را میگویند. هرچند به نظر میرسد این گفتۀ او با روح نمایش بیضایی که بیان حقیقت از دید شخصیتهای مختلفی است که الزاما روح پادشاه نیستند، در تضاد است.
بابایی همچنین میگوید رویکرد اجرایی او، رویکردی سمبلیک است و تماشاگر نمایش، با افرادی مواجه هست که گویی در تاریخ حبس شدهاند.
هفدهمین جشنواره آئینی و سنتی به ریاست علی نصیریان و دبیری داود فتحعلی بیگی از چهارم شهریورماه در سالنهای مجموعه تئاترشهر، تماشاخانه سنگلج، تالار هنر، خانه نمایش، تالار حافظ و تالار محراب آغاز میشود و تا دهم شهریور ادامه خواهد داشت.