ناصر تقوایی: عمرم را در سینما گذاشتم خوشحال هستم
فیلم سینمایی «صادق کُرده» ساخته ناصر تقوایی چهل سال بعد از ساخته شدن آن، روز پنج شنبه دوم دی ماه در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد. در مراسم نمایش فیلم «صادق کرده»، علاوه بر ناصر تقوایی، کارگردان فیلم، سعید راد بازیگر نقش صادق کرده و عباس گنجوی، تدوینگر این فیلم نیز شرکت داشتند. «صادق کرده» یکی از فیلمهای شاخص موج نوی سینمای ایران است که تمی جنایی و پلیسی دارد و بر محور انتقام فردی و ناموسی بنا شده است.
ناصر تقوایی در سخنرانی خود در این مراسم در مورد فیلم «صادق کُرده» گفت: «صادق کُرده یکی از اولین فیلمهایی بود که من ساختم. خود من امشب بعد از مدتها فیلم را دیدم و بدون هیچ حساب و کتابی میگویم از ساخت و ساز فیلم خوشم آمد. خیلی از فیلمهای همنسلانم را حالا بعد از سالها که میبینم دوست ندارم اما از بعضی دیگر بیشتر از قبل خوشم میآید. همه وامدار کسانی هستیم که چیزی به نام سینمای ملی به وجود آوردند که امروز به آن افتخار میکنیم. سینما را ما اختراع نکردیم ولی در طول این سالها ایران یکی از بهترین سینماهای دنیا را دارد. ما امروز امثال فرهادی را داریم.»
ناصر تقوایی، نویسنده و کارگردان
ناصر تقوایی، «صادق کُرده» را به عنوان «یادگاری از دوران تحول از فیلمفارسی به فیلم ایرانی» برشمرد و در مورد ساختار پلیسی آن گفت: «این یک هنر تقلیدی نیست. سینما امروز هنر ملی ایران ست. یک سینمای ایرانی در این پنجاه سال به وجود آمده. فیلم پلیسی زیاد دیدهاید اما کدام فیلم پلیسی مثل همین صادق کرده که امروز دیدید فیلمی ایرانی بوده؟ نسل ما در ایجاد این رشد سینمایی سهم عمدهای داشت.»
تقوایی در مورد رشد و تحول و موفقیتهای جهانی سینمای ایران گفت: «امروز هیچ فستیوال فیلم نمیبینید که بدون فیلمی از سینمای ایران برگزار شود. هنوز هم با کارهای فرهادی و امثال او این موفقیت ادامه دارد… ما باید تولیداتمان را بالا ببریم. باید فیلم صادر کنیم. سینما اقتصاد بزرگی است و ما توانایی وارد شدن به آن را داریم.»
تقوایی با اشاره به گرایش نسل جوان به حضور در فستیوالها گفت: «فیلم ساختن مسابقه دادن نیست. متاسفانه فستیوالها این شرایط مسابقهای را به وجود آوردهاند. ما در سینما به یک نیما احتیاج داریم. کسی که زبان شعر ما را توسعه داد و شاگردانش از او هم پیشتر رفتند. سینمای ما هم به همچون تحولی نیاز دارد.»
به گفته تقوایی؛ «زمانی فیلمهای فرهنگی به لحاظ اقتصادی و فروش برای سینما مناسب نبودند، ولی الان نزدیک چهل پنجاه سال است که فیلمهای خوب ما پرفروش است. فیلمهایی که میگفتیم بد است یا برای عامه ساخته شده، از جریان اصلی سینمای ما کنار رفته. به همین دلیل بابت اینکه عمرم را در سینما گذاشتم خوشحال هستم. فیلمسازهایی وارد گود شدهاند که هرکدام یک متفکر هستند و جهانبینی مختص خود را دارند و هرکدام قسمتی از زندگی این ملت را به نمایش میگذارند. این سینما را دیگر کسی نمیتواند ساقط کند.»
تقوایی در ادامه سخنانش به نقش کانون فیلم فرخ غفاری در تربیت سینمایی نسلی از سینماگرانی چون خودش اشاره کرد و گفت: «یکی از مجالسی که من همیشه به آن احترام گذاشتهام، کانون فیلمی بود که فرخ غفاری راهاندازی کرد. او یک فیلمشناس برجسته بود که با اروپا تماس خوبی داشت و به خاطر آشناییاش با سینمای روز جهان محصولات خوبی برای تلویزیون و فرهنگ و هنر خریداری کرد. هرهفته میتوانستیم یک فیلم جدید باارزش ببینیم. ما در فرنگ سینما یاد نگرفتیم، ما در همین سالنها سینما را آموختیم.»
عباس گنجوی (راست) در کنار تقوایی
عباس گنجوی، تدوینگر سینما که در فیلم صادق کرده و پنج فیلم دیگر، در کنار ناصر تقوایی بوده، درباره این همکاری مشترک و طولانی گفت: «حدود سی سال، من و ناصر بیشترین روزها و شبهایمان را در اتاق تدوین گذراندهایم و با هم مجادله داشتهایم. همه این سالها ناصر در حال پالایش خودش و کارهایش بوده است. صادق کرده دومین فیلم اوست و سکانس چادر را بعدا به شکلی رشدیافتهتر در «ای ایران» تکرار کرد اما شما آن سکانس را در فیلم ندیدید. چون حذف شد. ناصر از ابتدا غم نان نداشته. چرا این همه سال فیلم نمیسازد؟ چون نمیخواهد این پالایش خودش را از دست بدهد.»
تقوایی نیز در مورد سابقه طولانی همکاری اش با گنجوی گفت: «من فیلمی ندارم که عباس تدوین نکرده باشد. سابقهاش در سینما بیشتر از من بود. دایی عباس یک استودیوی دوبله داشت و عباس از کودکی با سینما آشنا بود. وقتی وارد تلویزیون شدم و قرار شد فیلمی آزمایشی بسازم تا درجهام مشخص شود، او را به من معرفی کردند. ایده من یکی درباره عریضهنویسهایی بود که در خیابانهای آن دوره برای مردمی که بیسواد بودند جلوی دادگستری عریضه مینوشتند و ایده دیگرم درباره آرایشگرهایی که با یک صندلی و یک آینه در کوچهها مینشستند و عباس اسم آن فیلم را گذاشت آرایشگران آفتاب. خیلی از برشهای فیلمهای من در واقع سلیقه اوست ولی چنان با سلیقه من ممزوج شده که قابل تشخیص نیست. من از او بسیار متشکرم.»
سعید راد، بازیگر فیلم صادق کُرده نیز در مورد بازی اش در این فیلم و همکاری اش با تقوایی گفت: «ما با نگاتیو و یک دوربین آریفلکس کار میکردیم که گاهی کاستهایش هم گیر میکرد و اگر نگاتیوها در لابراتوار خراب نمیشد هردوهفته یک بار سینمایی در اهواز گیر میآوردیم تا ببینیم چه کار کردهایم. الان سینما آسان شده و با یک دوربین عکاسی همه مدعیاند. آقای تقوایی سینما را که اختراع نکرده، اما روحیه عشق و معرفت را به سینمای ایران هدیه کرد که هنوز شاگردانش به همراهی با او افتخار میکنند.»
او همچنین گفت: «من بیست سال ایران نبودم با چه شوقی آمدم و جلوی دوربین ناصرخان برای فیلم «زنگی و رومی» به قشم رفتم. من توی زندگیام اصلا بغض نکرده بودم و وقتی آن فیلم به سرانجام نرسید بغض کردم. این بغض را نگه داشتهام تا شاید یکبار دیگر جلوی دوربین ناصر تقوایی بروم. خوشحالم که با وجود بیست سال دوری ناخواستهام خودم را حفظ کردم و باز امشب از آقای تقوایی یاد گرفتم.»
سعید راد (راست) در کنار ناصر تقوایی
صادق کُرده، دومین فیلم ناصر تقوایی است که در سال ۱۳۵۱ بعد از فیلم روشنفکرانه آرامش در حضور دیگران ساخت. این فیلم بر اساس داستانی واقعی ساخته شد و روایت زندگی مردی به نام صادق (سعید راد)، مشهور به صادق کُرده است که در مسیر جادۀ اندیمشک به اهواز با همسرش (آتش خیر) قهوهخانهای را اداره میکند. یکی از شب ها در غیاب صادق، یکی از دوستان او که رانندۀ کامیون است به قهوهخانه میآید و پس از تجاوز به همسر صادق، ناخواسته او را به قتل میرساند. به دنبال آن صادق کُرده در صدد انتقام برمی آید و در جادهها کمین کرده و راننده کامیونها را به قتل میرساند.
از سوی دیگر پدر زن صادق (عزت الله انتظامی) نیز گروهبان ژاندارمری است و درصدد دستگیری قاتل رانندههاست اما وقتی میفهمد که قاتل رانندهها کسی جز دامادش نیست سکوت میکند. سرانجام رئیس پاسگاه ژاندارمری به کمک سرگروهبان، صادق را به تله انداخته و با شلیک گلوله او را از پا درمیآورند.
ناصر تقوایی، بعد از توقیف فیلم آرامش در حضور دیگران و شکست تجاری آن، فیلم جنایی و مهیج صادق کرده را ساخت که به رغم جنبههای تجاری و گیشه پسند آن، ساخت و پرداخت ماهرانهای داشت و اثری متفاوت در ژانر سینمای تریلر جنایی ایران بود.
صادق کُرده به لحاظ تم انتقامجویی فردی، دفاع از ناموس و پایان آن که با مرگ قهرمان همراه است، شباهتهای آشکاری به فیلم قیصر مسعود کیمیایی داشت هرچند سبک کار دو فیلمساز و نحوه پرداخت موضوع در قیصر و صادق کرده کاملا با هم متفاوت است.