بیش از یک ماه از اعتراضات مردمی در بغداد پایتخت و برخی شهرهای عراق می گذرد. در این مدت چه اتفاقی در همسایگی ایران افتاده؟ معترضان چه میخواهند و چه سرانجامی در انتظار عراق است؟ مقاله عباس الناصری را بخوانید.
مطالب بیان شده در این مقاله تنها نظر شخصی نگارنده است و دیدگاه یورونیوز را منعکس نمیکند
بیش از یک ماه از اعتراضات مردمی در بغداد پایتخت و برخی شهرهای عراق می گذرد. این اعتراضات در آستانه یک سالگی دولت عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق برگزار میشود.
دلیل اصلی اعتراضات وضعیت بحرانی اقتصادی، بیکاری، فقدان خدمات اجتماعی و تاسیساتی، نبود آب و برق و تبعیض و فساد اقتصادی بود ولی به تدریج این اعتراضات رنگ و بوی سیاسی نیز به خود گرفت.
به نظر میرسد معترضان که بیشتر در شهرهای شیعهنشین ساکن هستند حالا خواهان تغییرات بنیادین سیاسی هستند. آنها میخواهند ساختار وجریانهای سیاسی مسلط بر عراق بعد از صدام را از صحنه کنار بگذارند. مردم در شهرهای مختلف میگویند که نسبت به کارگزاران و احزاب کنونی سیاسی در عراق ناامید و مایوس هستند.
اگرچه در بین نیروهای سیاسی تا کنون تنها مقتدی صدر، رهبر ائتلاف «سائرون»، خواستار برگزاری انتخابات پارلمانی زودرس وکنارهگیری عادل عبدالمهدی شده اما تقریبا اتفاق نظر وجود دارد که وضعیت کشور بحرانی است.
آیت الله سیستانی هم با صدور بیانیه ای ضمن تاکید بر لزوم احترام به خواست مردم این کشور، هشدار داده است که هیچ قدرت خارجی نباید خواست مردم عراق را مصادره کند. آیتالله علی سیستانی که از آغاز اعتراضات در عراق بر لزوم اصلاحات در این کشور و توجه به خواست مردم معترض تاکید داشته در پیام خود گفته است که اصلاحات یک ضرورت است و اجزا و چگونگی آن را اقوام و نژادهای مختلف عراق و ساکنان تمامی مناطق کشور تعیین می کنند.
از سوی دیگر حشد الشعبی و نیروهای همسو با ایران در عراق نیز مواضع مخالف علیه اعتراضات داشتهاند، هرچند آنها هم مردمی بودن اعتراضات را قبول دارند ولی معتقدند که نمیتوان از دسیسه سیستمهای امنیتی خارجی در تشدید اعتراضات غافل ماند.
شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیس بوک نقش موثری در ایجاد اجتماعات و اعتراضات مردم داشتند و به همین دلیل دولت عادل عبدالمهدی در هفتههای اول اعتراضات سعی کرد با اعمال خشونت، وضع قوانین منع آمد و شد در شب و قطع کامل اینترنت در کشور، اعتراضات را در همان روزهای اول خاموش کند اما موفق نشد.
اکنون بخش مهمی از جامعه عراق خواهان پایان دادن به فساد حکومتی، ناکارآمدی و مناسبات مذهبی و قومی در سیاست است. استفاده از روشهای وحدتسازی در برابر یک «دشمن مشترک» مانند تروریسم دیگر برای آرام نگه داشتن مردم معترض پاسخگو نیست. به نظر میرسد حتی نمیتوان با توسل به بزرگان و ریش سفیدان قبایل مردم معترض را به خانه ها بازگردند.
از سوی دیگر اگر مناطق سنینشین و اقلیم خودمختار کردستان نیز به این اعتراضات بپیوندند دولت فدرال نمیتواند همین روش سرکوب شدید و یا تماشای معترضین را به پیش ببرد. به همین دلیل به نظر میرسد عراق در حال ورود به مرحله ای جدید و غیر قابل بازگشت است اما این آینده در هاله ای از ابهام قرار دارد. اعتراضات در عراق رهبری خاصی ندارد.اگر اعتراضات به همین ترتیب و به شکلی کور وغیرهدفمند ادامه یابد ممکن است این کشور با «هرج و مرج داخلی» و یا موجی از «اقتدار گرایی» مواجه شود. اقتدار گرایی که به بهانه حفظ امنیت، نهال کوچک دمکراسی در این کشور را از ریشه می سوزاند.