بازداشت چند نفر به اتهام تلاش برای بمبگذاری در گردهمآیی سالانه سازمان مجاهدین خلق ایران احتمالا آخرین خبر بد برای جمهوری اسلامی در روزهایی است که با بحرانهای متعدد داخلی و بینالمللی دست و پنجه نرم میکند.
بازداشت چندین نفر به اتهام تلاش برای بمبگذاری در گردهمآیی سالانه سازمان مجاهدین خلق ایران احتمالا آخرین خبر بد برای جمهوری اسلامی در روزهایی است که حکومت با بحرانهای متعدد داخلی و بینالمللی دست و پنجه نرم میکند. دستگیر شدن یک کاردار سفارت ایران در اتریش به اتهام انتقال مواد منفجره به دو بازداشتی دیگر، زمینه لازم را برای متهم کردن دولت ایران فراهم خواهد کرد.
پس از خروج یکجانبه ایالات متحده آمریکا از برجام، ایران در نقش مدعی متضرر از یک عهدشکنی از اروپا خواسته است تا برای ادامه حیات برجام به ایران تضمینهای لازم را بدهد؛ تلاشهایی که تا کنون، به گفته مقامهای ایرانی نتیجه بخش نبوده است.
با این حال جمهوری اسلامی در سالهای گذشته و بهویژه با عروج جریانهای «تروریستی» سنی در خاورمیانه و شمال آفریقا و عملیات مرگبار گروههایی نظیر القاعده و داعش در غرب توانسته بود خاطرات تلخ دهههای هشتاد و نود میلادی از قتلهای منتسب به خود در خارج از کشور را کمرنگ کند؛ شاهپور بختیار، فریدون فرخزاد، غلام کشاورز، عبدالرحمن قاسملو و صادق شرفکندی، شناخته شده ترین چهرههای مخالف جمهوری اسلامی بودند که در خارج از این کشور به قتل رسیدند.
پرونده قتل اعضای حزب دموکرات کردستان در رستوران میکونوس اما آخرین عملیات مرگبار علیه اپوزیسیون خارج از کشور بود. در جریان این ترور در سپتامبر ۱۹۹۲، صادق شرفکندی، دبیر کل حزب دموکرات کردستان (جانشین قاسملو)، نوری دهکردی، همایون اردلان و فتاح عبدلی به قتل رسیدند. یک دادگاه کیفری در برلین متهمان ایرانی و لبنانی این ترور را به زندانهای طولانی مدت محکوم کرد. همین دادگاه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری وقت و وزرای امور خارجه و اطلاعات دولت وی یعنی علیاکبر ولایتی و مهدی فلاحیان را بهعنوان معاونان این جرم معرفی کرد. جمهوری اسلامی تمام اتهامات را رد کرد. با این حال، روابط میان ایران و اروپا تیره شد و تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا سفرای خود را از تهران فراخواندند. این تنش دیپلماتیک تا ماهها پس از آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی ادامه یافت؛ رئیس جمهوری که عادیسازی روابط جمهوری اسلامی و غرب و «نرمالیزه» کردن مناسبات حکومت ایران در عرصه بینالمللی را آغاز کرد.
بیشتر بخوانید: بازداشت ۲ بلژیکی ایرانیتبار به ظن تلاش برای بمبگذاری در همایش سالانه «مجاهدین خلق»
از زمان صدور حکم دادگاه میکونوس۲۱ سال میگذرد. چهره جامعه جهانی به شدت عوض شده و نسل جدیدی از تروریسم به دنیا پای گذاشته است: اگر زمانی مخالفان مسلح با یا بدون حمایت دولتی، با یک هدف مشخص دست به قتل و آدمربایی و بمبگذاری میزدند، تروریستهای نسل جدید نظیر القاعده و داعش بدون مطالبه مشخص و از سر انتقام یا تنفر در اروپا و آمریکای شمالی «کفار» را میکشند. ایران بطور مشخص از سال ۲۰۰۱ و با روندی که از حملات یازده سپتامبر آغاز شد، توانست خود را به میزان زیادی از اتهامهای «دولت تروریست» مبرا کند؛ حتی حمایت از حزبالله لبنان و جریانهای مسلح فلسطینی هم با توجه به خروج اسرائیل از جنوب لبنان و ناتوانی سازمانهای فلسطینی از اجرای عملیات در خاک اسرائیل، نمیتوانست چهره «نرمال» شده ایران را به مانند دهههای قبل مخدوش کند. رویارویی جمهوری اسلامی با غرب در ۱۵ سال گذشته بر برنامه هستهای این کشور و سیاستهای منطقهای آن استوار بوده تا «تروریسم دولتی».
برای روشن شدن واقعیت و ابعاد پرونده اتهام نقش داشتن کارکنان دیپلماتیک ایران در پرونده بمب گذاری باید منتظر نتیجه تحقیقات پلیس و دستگاه قضایی کشورهای اروپایی بود. با این حال، صرف بازداشت یک مقام کنسولی جمهوری اسلامی در این پرونده، مواد لازم را برای ورود ایران به یک دوره از تنش دیپلماتیک با اروپا، فراهم میکند.
حاکمان امروز ایران در وضعیت بغرنجی قرار دارند، احتمالا بسیار سختتر از سال ۱۹۹۲. تحریم بیسابقه آمریکا علیه تهران از یک ماه دیگر آغاز میشود. برجام، که زمانی «سخت و استوار» مینمود، در حال «دود شدن و به هوا رفتن» است. نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی طبقات و قشرهای مختلف جامعه را در برگرفته است. چالشهای زیست محیطی به بحران و جنگ آب بدل شده و به نظر میرسد اعتماد شهروندان به نظام حاکم آب میرود. اگر روابط تهران و اروپا هم بار دیگر به هم بخورد، جمهوری اسلامی باید منزویتر از همیشه با چالشهای پرشمارش مواجه شود.