نسلکشی رواندا؛ بحران قومی، تاخیر جامعه جهانی و نقش مخرب فرانسه
انتشار گزارش «فرانسه، رواندا و نسلکشی توتسیها (۱۹۹۰-۱۹۹۴)» با وجود استقبال پاریس و کیگالی و روشنگر توصیف شدن آن از سوی رهبران دو کشور، درباره نقش عملیات ارتش فرانسه در ماههای پس از نسلکشی در رواندا ساکت مانده است.
کشتار رواندا، پس از نسلکشی در بالکان یکی از عمدهترین بحرانهای انسانی دهه ۱۹۹۰ میلادی بود. نمایان شدن بحرانهای نژادی قومی در جهان پس از جنگ سرد، یکی از نمودهای «کلاسیک» این دوره تاریخی بود.
یک روز پس از انتشار این گزارش، گیوم انسل یکی از نظامیان عملیات تورکوآز (بهمعنای فیروزه) که پیشترنسلکشی ۱۹۹۴ رواندا را «فاجعه فرانسوی» توصیف کرده بود، با تقدیر از این گزارش دولتی گفت: «پژوهش به خوبی نقش فرانسوا میتران و دبیرکل وقت کاخ الیزه، اوبر ودرین را نشان میدهد. دیگر وقت آن رسیده است که افراد دخیل در این فاجعه که میتوانستند جلوی آن را بگیرند حساب پس دهند.»
به توییتر یورونیوز فارسی بپیوندید
در ۷ آوریل سال ۱۹۹۴ و پس از توطئه ناکام ساقط کردن هواپیمای جووینال هابیاریمانا، رئیس جمهوری وقت رواندا از قوم هوتو، نسلکشی توتسیها در این کشور آغاز شد. ارتش، پلیس و شهروندان عادی قوم هوتو با سلاح گرم و سرد، چوب و چماق و سنگ به جان توتسیها افتادند. در جریان چهار ماه «سلاخی قومی» بیش از ۸۰۰ هزار «شهروند» توتسی قتل عام شدند.
رئیس جمهوری فرانسه و اطرافیانش در سالهایی که رواندا به سوی نفرت قومی پیش میرفت، توتسیها و بهویژه سازمان نظامی سیاسی این گروه «نژادی» یعنی «جبهه خلق رواندا» را عامل بروز یک کشتار احتمالی میدانستند و به همین دلیل، صادرات تسلیحات به دولت هوتو تبار جووینال هابیاریمانا، رئیس جمهوری وقت را موجه قلمداد میکردند. این تسلیحات چندی بعد برای کشتار صدها هزار توتسی به کار گرفته شد. مقامهای وقت الیزه و بهنحوی دولت فرانسه، در سه دهه گذشته و با تکیه بر همین استدلال، نقش این کشور در بروز بحران انسانی «بیسابقه» در رواندا را انکار میکردند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد سه ماه پس از آغاز کشتار با صدور قطعنامه ۹۲۸ امکان ورود نظامیان بینالمللی به محوریت ارتش فرانسه در رواندا را باز کرد. هدف اصلی این عملیات که به گفته نظامیان فرانسوی موفقیتآمیز بود، جلوگیری از ادامه کشتار و بهویژه امتناع از انتقام توتسیها از هوتوها و به راه افتادن یک نسلکشی متقابل توصیف شد.
نسلکشی رواندا، آخرین شکست بزرگ دستگاه دیپلماسی ۱۴ سال ریاست جمهوری فرانسوا میتران به شمار میرود؛ تلاش ناکام وی برای برقراری صلح در لبنان و مداخله نظامی برای حمایت از بوسنیاییها در روزهای نخست جنگ بالکان دیگر عملیات ناکام اولین رئیس جمهوری سوسیالیت جمهوری پنجم فرانسه بود.
نقش فرانسه در حمایت از دولت وقت رواندا، روابط پاریس کیگالی را در سه دهه گذشته به شدت تحت تاثیر قرار داده است. دولت رواندا در سال ۲۰۰۶ برای مدتی روابط دیپلماتیک خود با فرانسه را قطع کرد.