اشتباه حکومت ایران آن است که سیاست جهانی را تقابل دموکراسی و دیکتاتوری یا برپایه اخلاق میپندارد، در حالی که سیاست بین الملل با منافع ملی کشورها مرتبط است.
فرزاد مرادی، تحلیلگر سیاسی
با شیوع ویروس کرونا در جهان و ایران، بررسی و تحلیل تبعات آن در محافل سیاسی ادامه دارد و متفکران هر جامعه متناسب با شرایط کشور خویش بدان میپردازند. طبیعی است که پس از هر فاجعه جستجو برای یافتن پاسخها آغاز میشود، پاسخ به پرسشهایی نظیر آن که اتفاق چگونه روی داده و پس از آن چه خواهد شد؛ برای جلوگیری و پیشگیری چه باید کرد و مسئول کیست؟
هر بحرانی سیستمهای داخلی و بین المللی، ساختارها، هنجارها و نهادهای آن را متأثر از مؤلفههای ویژه خود میکند. پیچیدگی های جهان چنان شده که دیگر لزوماً جنگها و نهادهای بینالمللی چون سازمان ملل نیستند که اثرگذار باشند، بلکه بازیگرانی متنوع جهان داخلی و پیرامونی را به خود جلب میکنند؛ بازیگرانی غیردولتی که حملات ۱۱ سپتامبر را شکل دادند، جریان داعش و حالا کرونا که زاییده از غیر اراده انسانهای عادی ولی ترسناک و مرگبار برای آنها بدان حد که همه آدمیان کره خاکی را در گیر خود کرده است.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
ایران از یک طرف با آمار بالای مبتلایان و مرگ و میر و از طرف دیگر درگیر تبعات گوناگون ناشی از کروناست که زنگ هشدارها را به صدا درآورده است.
درون قدرت
مقامات رسمی ایران تا کنون هنوز هیچ مقام اجرایی و یا مرتبط با کوتاهیهای شیوع کرونا را برکنار نکرده و تلاش دارند زمینههای شکاف درون قدرت را کنار بگذارند تا تصمیمگیری و ساماندهی رفع بیماری دچار اختلال نشود. از این رو همواره بر اتحاد درون ساختاری تاکید میکنند و بر تصمیمات و برنامههای خود ایمان دارند. به عبارت بهتر، حکومت در این شرایط بحرانی شکافهای درون ساختاری خود را مانع شده و از بروز آن ممانعت میکند.
هر چند به دلیل وضعیت خاص سیستم سیاسی ایران منازعات درونی بروز نکرده اما این وضعیت منتظر رسیدن زمانی است که هر بخش، بخش دیگری را متهم به ناتوانی کند. دولت روحانی مخالفان پرقدرتی در بخشهای انتصابی دارد که فعلاً آتش بس دادهاند اما این به معنای پایان جدالها نیست.
روابط خارجی
روابط خارجی ایران نیز متاثر از کرونا شده است. از آنجایی که چین وارد کننده اصلی ویروس به ایران بوده و از سویی دیگر بزرگترین طرف تجاری ایران هم هست لذا جایگزینی کشوری به جای آن سخت و تقریبا ناممکن است.
اپلیکیشن یورونیوز را از پل استور دانلود کنید
همچنین تلاش دستگاه دیپلماسی ایران برای بهرهبرداری از مرگ و میر و مبتلایان کرونا، نتوانسته به کاهش و یا رفع تحریمهای یکجانبه ایالات متحده آمریکا بیانجامد. هرچند ایران درصدد دریافت کمکهایی از صندوق بین المللی پول و برخی کشورهای اروپایی است اما حتی در صورت موافقت، این امر به منزله نتیجه مطلوب برای حکمرانی ایران نیست.
دولت آمریکا به ادامه و تشدید محدودیتهای تجاری و مالی پافشاری میکند و بر این باور است که کمکهای انساندوستانه هیچ وقت تحریم نبودهاند. ادعایی که مقامات جمهوری سلامی آنرا نمیپذیرند. به نظر میرسد اشتباه حکومت ایران آن است که سیاست جهانی را تقابل دموکراسی و دیکتاتوری یا برپایه اخلاق میپندارد، در حالی که سیاست بین الملل با منافع ملی کشورها مرتبط است. به همین دلیل دیپلماسی کرونایی به همکاری ایران و آمریکا منتهی نشده و خبری از کاهش منازعات نیست. رهبر ایران پیشنهاد کمک آمریکاییان به بیماران ویروسی را رد کرده و خود ایالات متحده را متهم تولید و توزیع کرونا معرفی کرد. سایر مقامات جمهوری اسلامی نیز پیشنهادها را با بی میلی کنار گذاشتند. به نظر میرسد ایران بمانند چین از تبعات کرونایی شدن اقتصاد کشور نگران است و آن را در تکمیل محدودسازی و بستهتر کردن کشور میبیند.
این کشور دشوارترین دوران روابط خارجی خود را از منطقه تا بین الملل سپری میکند، به گونهای که روابط ایران با همسایگان و کشورهای حوزه خلیج فارس تا رویارویی نیابتی پیش رفته است. گسترش کرونا هم نتوانسته تنشها را کاهش دهد.
جامعه و ملت
در سالیان اخیر شکاف محسوس و قابل فهمی میان حکمرانی جمهوری اسلامی و جامعه آشکار شده است. اصناف و طبقات اجتماعی با بهرهگیری از ابزار مخالفت از جمله اعتصاب و اعتراضات خیابانی صدای متفاوتی نسبت به قدرت علنی میکنند. جمهوری اسلامی در ادامه اعتراضات خیابانی وسیع آبان گذشته و دیماه دو سال پیش، پس از ۴۰ سال پایینترین سطح مشارکت انتخاباتی را در اسفند سال گذشته تجربه کرد. این در حالی است که با شروع دور دوم ریاست جمهوری دولت حسن روحانی شاهد یکی از شدیدترین دوران سانسور اینترنت و برخورد خیابانی با معترضان بودهایم؛ دولتی انتخابی اما سرکوبگر. از همین رو روابط قدرت و ملت پیش از کرونا در جایگاه مطلوب نبوده و گسست به روشنی دیده میشود.
در مورد دوران پس از کرونا در جامعه دیدگاههای متفاوتی دیده میشود که با خوشبینیهای اعلامی حکومت در تضاد است. از نگاه بخش بزرگی از جامعه عدم قرنطینه قم از علل اصلی شیوع کرونا و به خطر افتادن جان مردم بوده؛ به همین دلیل آنها حکومت را مسبب اصلی چنین وضعی میدانند.
مردم احساس نمیکنند دولت و حکومت بهتر عمل میکند. جامعه در حال مراقبت بهداشتی از جان و سلامت خویش است اما میداند با اوضاع ایدهآل و مناسبی روبرو نیست و تضمینی برای امنیت و رونق اقتصادی وجود ندارد، آن هم در کشوری که در کاهش ارزش پول ملی و تورم به دقیقه بند است و ثباتی ندارد. با این حال بسیاری از مردم در حالی که به اقتصاد کشور پس از کرونا خوشبین نیستند اما تمایلی هم برای بی ثبات کردن وضع موجود ندارند زیرا از هرج و مرج ناشی از آن میترسند.
ایران با گرفتاری کاهش قیمت، تولید و فروش نفت و انرژی همراه است که بر سیاست داخلی اثر مستقیم دارد. نوسات اخیر قیمت نفت و کاهش کمسابقه فروش این کالا بر اقتصاد کشور فشار سنگینی وارد کرده و بدلیل شرایط کرونایی دریافت مالیاتها را بعنوان راهی برای جبران کاهش درآمدهای نفت دچار چالش کرده است. از سوی دیگر بودجه سال جاری بدون تصویب مجلس و صرفاً با حکم حکومتی رهبر به دولت ابلاغ گردیده و بر اساس نظر کارشناسان، بعد از عبور از وضعیت کرونایی نیازمند متمم خواهد بود.
در این احوال، دولت تلاش دارد با افزایش سقف حقوق کارمندان اداری در سال جاری و برخی معافیتهای مالی، بانکی و یارانههای اندک معیشتی در راستای کاهش چنین شکاف رشد یافتهای گام بردارد اما معلوم نیست آیا برای اثرات زیانبار ناشی از تعطیلی کسب و کار آمادگی دارد یا نه. به نظر نمیرسد موضوع به این راحتی باشد، زیرا هنوز وضعیت افزایش حقوق و دستمزد کارگران نامشخص بوده و جلسات روزهای پایانی سال قبل با مخالفت کارگران همراه شده است. در سالهای اخیر اعتصاب کارگری در ایران نیز ابعاد وسیعتری یافته است.
هنوز مشخص نیست مدیریت ماههای آینده برای سیستم سیاسی ایران ساده یا سخت باشد اما افزایش چالشهای ارزشی و اعتباری به همراه رویاروییهای میدانی برای حکمرانی ایران انتظاری طبیعی نیست که به استقبالش نشسته باشد.